موزيك

ستار

ستار، گوگوش، هايده و مهستي از جمله نخستين خوانندگاني بودند كه پيش از انقلاب به طور رسمي از سوي دولت پادشاهي براي اجراي برنامه به كشورهاي ديگر فرستاده شدند.(بعد از آن بانو حميرا نيز به آنها پيوست.) در طول تمام مدت انقلاب و تاكنون، ستار تنها خوانندهٔ ايراني است كه هنوز به دربارها و جشن‌هاي رسمي دولت‌هاي ديگر دعوت مي‌شود. ستار اولين خوانندهٔ ايراني بود كه با خوانندگان كشورهاي ديگر در يك سالن برنامه اجرا كرد كه از مهمترين اين برنامه‌ها، مي‌توان به كنسرت ستار با گروه باني ام در دههٔ هشتاد و در شهر لندن اشاره نمود. يكي ديگر از فعاليت‌هاي بين‌المللي ستار، ضبط يك آلبوم باخوانندهٔ اسرائيلي عيدان رايخل است. اين خواننده حتي در يك پيام ويدئويي از ستار نام مي‌برد و از وي تشكر مي‌كند.^{[نيازمند منبع]}

زندگينامه

ستار (با نام اصلي عبدالحسن ستارپور) در ۲۸ آبان ماه ۱۳۲۸ در تهران متولد شد. پدر ستار اهل آذربايجان روسيه است. او دوران نوجواني خود را در شهباز تهران گذراند. ستار تحصيلات خود را در دبستان و دبيرستان اقبال به اتمام رساند و كارشناسي را در رشته اقتصاد بين‌المللي از مدرسه عالي بازرگاني (در حال حاضر معروف به دانشكده مديريت و حسابداري دانشگاه علامه طباطبايي) گرفت. او به زمينه‌هاي مختلف هنري و ورزشي به خصوص فوتبال علاقه‌مند بود و در تيم‌هاي فوتبال بازي مي‌كرد. حتي بعدها در جواني و ميانسالي نيز علاقه‌مند و پيگير فوتبال بود و كاپيتان تيم فوتبال هنرمندان نيز گرديد.

استعداد ستار و مهارت او در موسيقي سنتي و پاپ ايراني به او كمك كرد تا به يكي از محبوب‌ترين چهره‌هاي موسيقي ايران تبدبل شود. محبوبيت ستار در سن ۲۲ سالگي با خواندن ترانهٔ خانه به دوش كه بر اساس سريال خانه به دوش (مراد برقي) به كارگرداني و بازيگري پرويز كاردان بود آغاز گشت. بعدها ستار ترانه‌هاي بسياري از برنامه‌هاي راديويي و تلويزيوني را خواند و جزء خوانندگان خانوادهٔ سلطنتي ايران گشت.

آلبوم‌ها

آهنگ «خانه به دوش» با شعري از ايرج جنتي عطايي و آهنگي از بابك بيات سر آغازي شد تا ستار با خواندن آهنگ‌هاي همسفر، شهر غم، صداي بارون، بهت، سرسپرده، دلتنگي، شازده خانوم، گل سنگ و ده‌ها آهنگ ديگر به شهرت برسد. ستار تا به امروز بيش از سيصد آهنگ و ترانه اجرا كرده است.

• آلبوم‌هاي منتشر شده ستار:

همسفر ۱۳۵۰

دلتنگي۱۳۵۳

شام آخر۱۳۵۴

شازده خانوم ۱۳۵۵

صداي بارون ۱۳۵۶

عيد شما مبارك ۱۳۵۹

اشك ۱۳۶۰

مستي ۱۳۶۱

رقيب ۱۳۶۱

باني ۱۳۶۳

شب عشق مشترك با هايده و مهستي و ابي (۱۳۶۴)

بي عشق هرگز۱۳۶۵

گل پونه ۱۳۶۷

قدم رنجه ۱۳۶۹

ضيافت ۱۳۷۰

تك خال ۱۳۷۰

ايران ايران ۱۳۷۱

سكه طلا ۱۳۷۱

نميذارم بري ۱۳۷۲

فصل پنجم ۱۳۷۲

دو پرنده ۱۳۷۴

گل گندم ۱۳۷۴

ارمغان ۱۳۷۵

حكايت ۳

كوچه

گلايه ۱۳۸۰

ستاره بازي ۱۳۸۱

گلهاي غربت ۱۳۸۲

گل بانو ۱۳۸۵

دوستان ۱۳۸۷

• ۱۳۹۱ " چهل سال خاطره

• تك اهنگ‌ها
  • سيمين بري همراه با ارسين خواننده ترك
  • الهه ناز
  • پروانگي
  • براي با تو بودن
  • گمشده
  • چشمهاي تو
  • هموطن
  • خواب نما
  • خونه
  • مردم. ستار. شماعي‌زاده. هلن
  • شمع نيمه جون
  • زندگي
  • خدايا تا كي
  • غريب
  • افسانه هستي

جوايز و افتخارات

در شب جمع‌آوري وجوه خيريه براي تكميل دانشنامهٔ ايرانيكا در لندن و در مراسمي كه به همت Magic of Persia برگزار شده بود، پروفسور مصطفي دربياني رئيس انستيتوي بين‌المللي مطالعات عاليه (IFSI) شاخه مطالعات معاصر، به ستار خوانندهٔ برجستهٔ ايران دكتراي افتخاري در رشتهٔ موسيقي اهدا كرد.^[۱]

فيلم‌ها

• ۱۳۵۷ - امشب اشكي مي‌ريزد
• ۱۳۵۶ - گل‌هاي كاغذي
• ۱۳۵۵ - گر برگي نريزد
• ۱۳۵۵ - شام آخر
• ۱۳۵۵ - وقتي كه آسمان بشكافد
• ۱۳۵۴ - مرد ناآرام
• ۱۳۵۴ - هيچ كسي بابا نميشه
• ۱۳۵۳ - مراد برقي و هفت دخترون (خانه بدوش)
• ۱۳۴۷ - گرداب گناه

ستار بر خلاف برخي خوانندگان ديگر همچون داريوش، ابي، گوگوش، ليلا فروهر و تعدادي ديگر تجربه بازي در فيلمي را ندارد. هر چند بنا به گفتهٔ خود وي پيشنهادهاي زيادي در اين زمينه به ستار مي‌شود و حتي يكي از اين پيشنهادها كه قرار بود ستار در آن به ايفاي نقش دانشجويي بپردازد خيلي جدي مي‌شود ولي اين اتفاق صورت نمي‌گيرد. اما صداي ستار در آن دوران در تعدادي از فيلم‌ها و سريال‌ها پخش شد. فعاليت‌هاي او در اين عرصه محدود مي‌شود به دو سريال و هشت فيلم.

سياوش قميشي

سياوش قميشي (زادهٔ ۲۱ خرداد ۱۳۲۴، در اهواز^[۱]) آهنگساز، ،خواننده، ترانه‌سرا، تنظيم كننده، و نوازنده پر آوازه ي ايراني مقيم لس‌آنجلس است.^[۲] سياوش قميشي تاكنون بيش از ۱۸ آلبوم موسيقي منتشر كرده‌است.^[۳]

زندگي

سياوش قميشي كوچكترين فرزند خانوادهٔ خويش است ^[۱]قميش نام محله اي در دزفول مي باشد كه اصليت پدرش (مصطفي قميشي) به آنجا باز مي‌گردد^[۱]. سياوش در سن ۹ ماهگي به همراه خانواده به تهران مهاجرت نمود.^[۴] در كودكي به پيانو و گيتار علاقه داشت و نواختن آن‌ها را آموخت. در ۱۳ سالگي براي اولين بار در هتل قو با اركستر چند اجرا انجام داد. در ۱۴ سالگي اوّلين آهنگ خود را با نام «اي قايقران به كجا مي‌روي» را براي ضياء خوانندهٔ معروف آن سال‌ها ساخت.^[۴] او داراي مدرك كارشناسي ارشد موسيقي در رشته جاز كلاسيك از دانشگاه رويال سوسايتي آو آرتز لندن است.^[۴] سياوش قميشي پس از بازگشت از انگلستان در سال ۱۹۷۱ در گروهي به نام ربلز به همراه شهرام شب پره و همايون جلالي به عنوان كيبورديست و خواننده همكاري كرد.

در همان سال به لندن نزد خواهر و برادرهايش مهاجرت نمود. در سال‌هاي بعد در چند گروه موسيقي شروع به فعاليت نمود.^[۴] قميشي در سن ۲۵ سالگي به تهران بازگشت.^[۲] در ايران با همكاري شهرام شب‌پره و همايون جلالي در گروه‌هاي موسيقي مختلفي شروع به كار كرد.^[۲]

در سال ۱۳۵۷ و پس از انقلاب به همراه تعداد زيادي از هنرمندان مختلف از ايران به لس‌آنجلس مهاجرت نمود.^[۴] در سال ۱۳۶۱ اولين آلبوم كه كه تلفيقي از آهنگ‌هاي گذشته بود منتشر شد.^[۲] پس از آن او تا مدت‌ها به كار آهنگسازي روي آورد و در سال ۱۳۷۱ با همكاري مسعود فردمنش آلبوم حكايت را منتشر كرد. او پس از آن تاكنون ۱۶ آلبوم ديگر منتشر كرد.^[۴] سياوش قميشي در مصاحبه با شبكۀ پي ام سي گفت كه براي اهنگ سازي ابتدا در نوجواني از گيتار استفاده مي كرده ولي حال از پيانو و كي بورد استفاده مي‌كند.

در بسياري گزارش‌ها آمده كه عليرضا قميشي تنها فرزند سياوش قميشي و ليلا وصال است و خود او هم با تاكيد بر اين امر در آليوم اسير دو قطعه از سياوش را بازخواني كرده و يكي از قطعات را به پدر تقديم كرده است. سياوش با ابراز اينكه مجوز بازخواني كارهايش را به كسي واگذار نكرده است، اين كار را دستبرد هنري خوانده مي باشد.

گل بارون زده

گل بارون زده ترانه‌‌اي سرودهٔ ايرج جنتي عطايي، آهنگسازي سياوش قميشي به خوانندگي داريوش اقبالي است. اين ترانه در آلبوم شقايق داريوش و دفتر شعر «زمزمه‌هاي يك شب سي ساله» ايرج جنتي عطايي قرار دارد.

ايرج جنتي عطايي، داريوش و سياوش قميشي به خاطر اين آهنگ به نهادهاي امنيتي رژيم پهلوي فراخوانده شدند زيرا اين ترانه مدتي بعد از اعدام خسرو گلسرخي ساخته شد و نهادهاي امنيتي باور داشتند منظور از «گل سرخ» در اين شعر، خسرو گلسرخي است. پس از اينكه در متن ترانه «گل بارون زده من، گل سرخ نازنينم» به «گل ياس نازنينم» تغيير يافت، اين آهنگ مجوز ساخت گرفت.

ويژگي‌هاي موسيقي سياوش قميشي

از ويژگي‌هاي بارز اشعار مورد استفاده در آثار سياوش قميشي، عمق كلمات آن است. به عبارتي، ميتوان رد سبكي خاص را در ترانه هاي او از ابتدا تا كارهاي اخير او دنبال كرد. سبك خاص سياوش در تحرير ها و ملودي متفاوت صداي او در خواندن بندهاي ثابت يك شعر، آثار او را نسبت به ديگر خوانندگان متفاوت جلوه ميدهد.

ساختار ملودي و آرانجمان

بسياري از ترانه هايي كه سياوش قميشي، آهنگسازي آن ها را بر عهده داشته است، داراي تم و تنظيم متفاوتي نسبت به ترانه هاي همزمان خود بوده اند. حال و هواي موسيقي راك، جاز، بلوز و ترنس در اكثر كارهاي او مشهود است.

سياوش قميشي در يكي از مصاحبه هاي خود با شبكه پي ام سي گفت : موزيك پاپ ايران تنها تحت تاثير ويگن بوده و در جايي ديگر به اين نكته اشاره كرد كه در سنين نوجواني ويگن براي اولين بار روش كوك كردن گيتار را به او آموخته است.ضمنا" او محمد اصفهاني را بهترين خواننده و سيروان خسروي را بهترين تنظيم كننده وآهنگساز داخل كشور دانسته است. همچنين سياوش قميشي در مصاحبۀ ديگري اظهار كرد كه در تمام دوران هنري زندگيش تحت تاثير جان لنون رهبر فقيد گروه افسانه‌اي بيتلز بوده است.

موسيقي فيلم

بوي گندم

آلبوم‌هاي رسمي

۰۱ فرنگيس ۱۳۵۳

۰۲ حكايت ۱۳۷۱

۰۳ خواب بارون ۱۳۷۲

۰۴ تاك ۱۳۷۳

۰۵ شهر خورشيد (بي كلام) ۱۳۷۴

۰۶ قصهٔ گل و تگرگ ۱۳۷۴

۰۷ هواي خانه ۱۳۷۵

۰۸ قصهٔ امير ۱۳۷۶

۰۹ قاب شيشه‌اي ۱۳۷۷

۱۰ شكوفه‌هاي كويري ۱۳۷۹

۱۱ حادثه ۱۳۸۰

۱۲ نقاب ۱۳۸۱

۱۳ بي‌سرزمين‌تر از باد ۱۳۸۲

۱۴ روزهاي بي‌خاطره ۱۳۸۴

۱۵ غروب تا طلوع (ريميكس) ۱۳۸۵

۱۶ رگبار ۱۳۸۷

۱۷ يادگاري ۱۳۸۹

تك‌آهنگ‌ها

آهنگسازي براي ديگران

وي براي خوانندگاني چون ابي، احمدرضا نبي‌زاده، اندي، بتي، داريوش (آهنگ گل بارون زده از آلبوم شقايق)، ستار، بتي، امير رسائي، ضياء، شاهرخ، پيروز، سلي، شهرام شب‌پره، شهرام صولتي، شهره صولتي، سوزان روشن، حبيب، ابي ليتلز، معين (آهنگ فردا از آلبوم معمّا) ،شهريار، عارف، فرزين، ليلا فروهر، مهسا ناوي، شيلا، مارتيك، عماد رام، شادمهر عقيلي (آهنگ پاييز از آلبوم دهاتي) منصور، مهرداد، ناهيد، هومن گنجور، فيروزه رسولي و... نيز آهنگ‌هايي ساخته‌است.^[۵]

آرمين زارعي با نام هنري آرمين2اي‌اف‌ام متولد ۵ ارديبهشت ۱۳۶۵ در تهران خواننده رپ فارسي است. آرمين بعد از پايان تحصيلات متوسطه در دبيرستان شهيد باهنر تهران ترك تحصيل كرده و به خوانندگي رپ روي آورد. شهرت او به خاطر ۴گانه‌اي است كه او اولين تركش را در ارديبهشت ۸۹ به نام "مبارك باشه" در فضاي مجازي پخش كرد. بعد از مدتي آهنگي به نام "چيزي شده" را در فضاي مجازي پخش كرد كه از لحاظ آهنگسازي و شعر كاملاً شبيه به آهنگ اول بود. سپس آهنگهاي "قلبم" و "خوش به حالت" نيز روانه بازار زير زميني رپ در ايران شدند.

نام هنري

او ابتدا در گروهي با اعضايي به نامهاي علي، فرهاد و مهرداد عضو شد و لقبش رو هم از روي همين انتخاب كرده است يعني آرمين(a)، علي(a)، فرهاد(f) و مهرداد(m) كه ابتداي نام هريك واژه 2afm را تشكيل مي دهند.

خوانندگي

بر اساس گفته هاي خود او، اولين كار جدي او "رقص جامائيكايي" بوده كه پس از پخش در فضاي مجازي بازتابهاي مختلفي پيدا كرده است. وي فعاليت جدي خود را با همكاري رضايا شروع كرد. اين دو ترانه "نازي، ناز گل من" را با همكاري شاهين فلاكت اجرا كردند. اما پس از مدتي رضايا تصميم گرفت كه ديگر با خوانندگان رپ همكاري نداشته باشد و اين دو نفر از هم جدا شدند.وي با ديگر خوانندگان زيرزميني ايران مانند امير تتلو نيز همكاري داشته‌است.

شاهين زاده سال ۱۳۵۹ در بندر انزلي است و در گيلان زندگي مي‌كرده است. او دانشجوي رشتهٔ جامعه شناسي بوده كه به دليل ابراز عقيده موفق به پايان تحصيلاتش نشده‌ است و به قول خودش «جامعه شناسي را در جامعه فرا گرفته، نه در دانشگاه». او از نوجواني به سرودن شعر و ترانه روي آورد و ساز گيتار را در سبك‌هاي كلاسيك و فلامنكو آموخت. او آواز خواندن را، ابتدا در سبك‌هاي راك و اسپانيش در ايران به صورت زيرزميني آغاز كرد و با چند گروه مختلف همكاري كرده است.

 پيش از مهاجرت به آلمان مدتي سرپرست يك گروه موسيقي زيرزميني در ايران بود و در آلمان سرپرست گروهي به نام «اينان». آخرين گروهي كه با آن همكاري مي‌كند، گروه تپش ۲۰۱۲ است. با پيوستن او به اين گروه و اجراي شعرهاي سياسي-اجتماعي‌اش، طپش ۲۰۱۲ بيش از پيش مورد استقبال مخاطبان و رسانه‌هاي فارسي‌زبان قرار گرفته است.

در ترانه‌هاي شاهين نجفي، آميزه‌اي از اعتراض به حكومت مذهبي، فقر، زن‌ستيزي، سانسور و اعتياد را مي‌توان ديد. او تلاش مي‌كند كه فاكتور‌هاي شاعرانه و ادبي و اصطلاح‌هاي فلسفي و سياسي در ترانه‌هايش حضور داشته باشند و به همين دليل، گاهي فهميدن بعضي از ترانه‌هايش براي مردم عادي مشكل ميشود.

او كه اكنون در يك خود تبعيدي اجباري در آلمان پناهنده شده‌است همچنان از دردهاي مردم كشورش مي‌گويد و مي‌خوانددر ادامه برخي از ترانه‌هاي شاهين نجفي همراه با خلاصه‌اي از نقدها و بازتاب‌هاي مربوطه معرفي مي‌شوند:

* حاجي ما آخر خطيم ترانه‌اي است شامل انتقاد از تفكري كه در جامعه ريشه دوانده‌است.

* فحش بده ترانه‌اي است درباره فشارهايي كه به وي وارد شده‌است.

* ما مرد نيستيم ترانه‌اي است كه از طرف وي تقديم به جنبش زنان ايران شده‌است.

* عمو كريس تاوون دارهكريس دي برگ خواننده معروف انگليسي زبان چندي پيش در سفر به ايران و براي اولين مجوز اجراي كنسرت يك خواننده غربي در ايران پس از انقلاب اينگونه مي‌گويد ((تهران امروز از نيويورك و لندن امن تر است)) اين ترانه اعتراضي است به اين گفته‌هاي كريس دي برگ

* بامداد براي بامداد ترانه‌اي است كه به ياد احمد شاملو سروده و اجرا شده‌است.

* آوازه خوان در خون ترانه‌اي است اعتراض آميز به ياد فريدون فرخزاد همراه با انتقاد به كشته شدن او.

* حرفِ زن ترانه‌اي است درباره حقوق زنان كه توسط وي منتشر شده‌است.

* زندگي سگي ترانه‌اي است كه به انتقادي كنايه گونه از زندگي امروز ايرانيان مي‌پردازد.

* ما شرريم ترانه‌اي است در اعتراض به رپر‌هايي كه فقط از پارتي و سكس و … مي‌خوانند.

طوري كه مي‌گويد:

پسر حاجي نبوديم كه از شكم سيري

بگيم چشا باز، تيز نگن يه وقت بي غيرتيم

رپ ما رپ تلويزيون تپش نيست

رپ سرخوشي و آجيل و كيشميش نيست

رپ درد و بند و زجر و زندونه

اوني كه اينا رو كشيده حرفمو ميدونه

نجفي در قسمتي از اين آهنگ نيز به انتقاد از برنامه شوك بر آمده و مي‌گويد:

ميخواين رپ و خراب كنين بگين فقط فحشه

پاش برسه ميديم ولي يه معنيي توشه

ميخواين رپ و خفه كنين بگين طالبش نيست

چرا چون خالتورين، خوب اينكه مشكل نيست

من خرم ترانه‌اي است درباره دانشجويان، توهين‌ها و مشكلاتي كه براي آنها در جمهوري اسلامي به‌وجود آمده‌است.

تو بوي سيلي و شلاق ميدي خانوم

تا كي ميخواي به مردا باج بدي خانوم

ما كه از مردي مرديم لااقل تو زن باش

يه كم از اون عطر غيرتت رو ما هم بپاش

ماكه از مَردي مُرديم و چيزي نديديم

از تو كتاب اسم رستم و فقط شنيديم

كه اگر اونم بود امروز حتمن كراكي بود

رستم امروز از جنس بد شاكي بود

رستم اگر بود واسش جرم ميساختن

تو گردنش آفتابه لگن مينداختن از «ما مرد نيستيم»

.وقتي‌ شش ساله بودم،پدرم مرد و اين اولين حادثه در زندگي‌ من بود.كودكي، كم رنگ و غمگين بود و امروز از آن برايم جز اپيزود‌هاي سياه و سفيد چيزي نمانده است.عروسي‌ يكي‌ از خواهرانم در با غي بزرگ، كه من در آن گم بودم.سقف خانه يي كه هنگام بارندگي چنان بي‌ غيرت بود كه از اسم خود شرمگين مي‌‌شد و برادرم و نردبام و پايين، لگن گذاشتن و آسماني كه بر سر مان مي‌‌شاشيد .بر زندگي‌ نكبت باري كه جز تحقيرو فقرو اشك و فرياد چيزي در آن ديده نمي‌شد.زن‌هاي چادر چاقچول كرده، دم در خانه‌ها مينشستندو صبح‌ها مدرسه ي زوري بود و بعد از غيلوله، تا غروب و عشا در جنگ و بازي‌هاي مختص همان محله‌ها بوديم .شب كه ميشد ياد گرفته بوديم از افغاني‌ها بترسيم.افغاني‌هايي‌ كه در هيات كارگراني ريشو و كم حرف ،گه گاه در نانوايي ميديدم و ياد گرفته بودم آنها را بچه دزد تصور كنم.يك نعمت نامي‌ داشتيم كه نه حرف مي‌‌زد،نه مي‌‌خنديد ،نه گريه مي‌‌كرد.فقط راه ميرفت و سيگار مي‌‌كشيد و گاهي‌ شنا مي‌‌كرد.از نعمت بود كه اولين بار سيگار گرفتم.بعد رفتم در خرابه‌اي و با لذت و ترسي‌ توامان با حس بزرگ شدن كشيدم.مادرم مي‌‌گفت قديم تر‌ها ماموران شهرباني با چماق بر سرش زدند و ديوانه شد و اين ترس با من ماند كه حتما هر كس از اين باتوم‌ها بخورد ديوانه ميشود .بعد‌ها فهميدم نه!ميشود ابتدا ديوانه بشي و بعد با باتوم كتك بخوري.

شهر ما ،پر باران‌ترين شهر ايران ،آن قدر رطوبت خيز است كه آدم هم در آن زنگ مي‌‌زند.باران كه نمي‌‌باريد ، خودش را پاره ميكرد.شبيه زن‌هاي شوهر مرده ناله ميكرد و اين مهم نبود;ديگر نمي‌شد از خانه فرار كرد و در مدرسه هم ،زنگ تفريح! را بايد در آن كلاس نمور و نيمكت‌هاي سفت و كنده كاري و فحش نويسي شده بماني.من درس مي‌‌خواندم و هيچ نميفهميدم.كمي‌ بزرگ تر كه شدم فقط تاريخ و جغرافيا و تعليمات ديني را ميخواندم و سبيلم كه جوانه زد فهميدم فلسفه و جامعه شناسي‌ چيست و ادبيات يعني چه.ده سال داشتم كه به شدت از علوم تجربي‌ متنفر شدم.كلاس چهارم ابتدايي بودم.تمرينات هفته ي پيش را انجام نداده بودم.معلمم،آقاي خليلي ،يك آدم لاغر و استخواني و بلند بالايي بود.به من كه رسيد كتاب را جلوش باز كردم كه مثلا دنبال تمرينات بگردم.گفت بلند شو.بلند شدم.سرم تا حدود نافش ميرسيد.قلبم تند مي‌‌زد .هيچ چيز نگفت.فقط يك كشيده ي محكم به صورتم زد.يك لحظه مادرم را ديدم با آن چادر غمگينش و خانه يمان را با آب‌هاي اطراف خانه ؛آخر وقتي‌ باران مي‌‌آمد هميشه آب جمع مي‌‌شد.ولي‌ گريه نكردم.نگاهش كردم.چشمانش غمگين و سرخ بود.همان موقع‌ها بود كه يكي‌ از خواهر زاده‌هايم كه پنج سال از من كوچك تر بود را به كوچه خلوت مي‌‌بردم و مي‌‌زدم.يا يك حامد نوروزي داشتيم در مدرسه، كه من و مهدي محمد نژاد او را به عنوان يك اسير عراقي كتك ميزديم.آن موقع نه مي‌‌دانستم اطلاعات چيست و نه اوين كجاست.مامور براي من برابر بود با پليس راهنمايي رانندگي‌.با شكمي گنده و خوش اخلاق كه هميشه سر تنها چراغ قرمز شهر مي‌‌ايستاد و بهش ميگفتند مرد قانون.اهل رشوه و اين حرف‌ها نبود.بازنشسته كه شد ،مرد.

كجا ي اين زندگي‌ ربطي‌ به شعر داشت ؟ آن موقع‌ها نميدانستم .ميگفتند پدرم گاهي‌ شعر مينوشت و خط خوبي داشت و گاهي‌ در مسجد محل هم ميخواند.اما گويا اهل مي‌‌ و حال خيامي بود .بعد‌ها نواري به دستم رسيد كه عمه‌هايم صدايش را ضبط كرده بودند و به گيلكي در رثاي محمد رضا شاه و بر ضد امام شعر ميخواند.آن موقع پانزده ساله بودم و باور كردم كه اطرافيانم كودن هستند كه مرا شبيه پدرم ميدانند،چون او ،عرق خور و شاه پرست بود و من ،مومن و امام دوست.سيزده ساله بودم كه آقاي نيك بخش،ناظم مدرسه ي پروين،مرا بي‌ خبر به جلوي صف ،روي سكو خواند و رو به دانش آموزان گفت:اين نجفي كه يكي‌ از بي‌ انضباط ‌ترين دانش اموزان ما بود ،در چند ماه گذشته كاملا رفتارش عوض شده و ما ميخواهيم تشويق بشه كه انشالله هميشه همين جوري بمونه.يه دست براش بزنيد و بعد صلوات.

من تغييري نكرده بودم.فقط ياد گرفته بودم چطور مخفي‌ عمل كنم و اين را مديون كيوان مرادي بودم.آن موقع اين موفقيت بزرگي‌ بود براي يك نوجوان ?? ساله .حالا خلافمان از حد شيشه شكستن و سر كلاس ترقه تركاندن و دست انداختن معلمان و معلمات يا جنگ تن به تن يا گروهي بيرون مدرسه و ما بقي بيشتر نبود..اما سال بعد كيوان از آن مدرسه رفت و من پايم به مسجد محل باز شد و اشنايي با علي‌.اولين بار كه ديدمش داشت باصوت جميل ،منشاوي مي‌‌خوند.از همان جا من عاشق صداي شهيد القرا، محمد صديق منشاوي شدم .14سال بعد علي‌ را در همين آلمان در اشتوتگارت ديدم.گيتار مي‌‌زد و ريز سيگاري ؛و پينك فلويد ميخواند....

عكس ياس

ياسر بختياري در 30 خرداد 1361 در تهران متولد شد او در سن 16 سالگي ابتدا با گوش دادن به موسيقي رپ كار خود را آغاز كرد و اين زماني بود كه پدرش از سفرهاي تجاري اش از آلمان برگشت و براي او آخرين سي دي توپاك و ساير موسيقي هاي هيپ هاپ را آورد .

پس از مرگ ناگهاني پدرش ، ياس با پذيرش مسئوليت خانواده و مراقبت از آنها مواجه شد . با بدهي هايي كه پدرش برجا گذاشته بود به سختي قادر بود كه از عهده خانواده و مخارج زندگي بر آيد . ياس در سن 18 سالگي مجبور شد تمام آرزو هاي دانشگاه خود را كنار بگذارد و دانشگاه را ترك كند و شروع به كار نمود تا از كل خانواده حمايت نمايد .

اين مقارن با زماني بود كه او شروع به نوشتن شعر نمود و سپس شعرها رابه موسيقي تبديل كرد . اين اولين راهي بود كه او را با ذهن و فكر پدرش نزديك ميكرد . پس از زلزله بم در ايران ، ياس از جان باختن بسياري از مردم ايران ( تقريباً 50 هزار نفر ) در اين حادثه ، به شدت ناراحت شد و او آهنگ " بم " را براي اولين بار نوشت و اين آغاز حرفه خوانندگي او بود.

او تشخيص داد كه از طريق موسيقي رپ مي تواند به مردم نزديك شود و مي تواند به سادگي و ساده تر از تمام فرم هاي موسيقي كه فقط شامل چند دسته خواننده و شعر است تمام منظور خود را بيان كند .

  فهميد كه از طريق موسيقي ، قادر است به مردم الهام ببخشد و الهام بخش ميليون ها جوان ايراني باشد ، سپس او تصميم گرفت تا آهنگ هاي خود را براي دولت مطرح كند و مجوز ارائه يك آلبوم را بگيرد .

او از مقامات اداري ساليان زيادي پاسخ نشنيد . ياس تلاش زيادي كرد و بارها و بارها سبك آهنگ هاي او را ( رپ ) مورد استهزاء قرار دادند تا جايي كه مي گفتند شبيه خواندن روزنامه است. تا زماني كه با تلاش هاي او ، براي 6 آهنگ از 10 آهنگ او ، مجوز صادر شد.

موسيقي و آهنگ هاي ياس ، هم اكنون به وسيله ي ميليونها نفر دانلود مي شود و به آن گوش مي دهند و در وبسايت ها و پرشين بلاگ هاي مختلف مي توان آنها را ديد . در سال 2006 ، ياس آهنگ " سي دي رو بشكن " را نوشت و اين درباره يك هنرپيشه ي زن ايراني بود كه قرباني لو رفتن فيلم شخصي خود شده بود . رسوايي كار اين قرباني تا جايي پيش رفت كه او كار خود را از دست داد . در آواز هاي ياس ، افرادي مورد انتقاد قرار گرفتند كه در پخش كردن رسوايي مردم دخيل بودند و از آنها خواست تا اين كار شرم آور را متوقف كنند .

آهنگ هاي ياس از آب هاي بين المللي نيز فراتر رفته و هم اكنون صداي نسل جديد چه در ايران و چه در خارج شده است و البته اغلب به او " توپاك فارسي " لقب داده اند . آهنگ " هويت من " با افتخار ميراث فارسي توسط او خوانده شد و ياد آور فيلم جنجال بر انگيز 300 بوده است .موسيقي ياس داراي يك فرم استاندارد جديد براي رپ فارسي مي باشد و الهام گرفته از بسياري از رپرهايي است كه با پيام هاي مثبت و پر مفهوم وارد موسيقي ميشوند .

او با ساير موسيقيدانان همكاري دارد و قصد او معرفي رپ فارسي به جهان است .

دانلود آهنگ جديد امير تتلو به نام تو تو ديد من نيستي

Download New Song By Amir Tataloo Called To Too Did Man Nisti

دانلود آهنگ جديد حامد پهلان و علي نجات به نام داغت نبينم

Download New Song By Hamed Pahlan And Ali Nejat Called Daghet Nabinam

دانلود آهنگ جديد اشكين 0098، مهدي حسيني و عليرضاز به نام يه آهنگ بذار برقصيم

Download New Song By Ashkin0098, Mehdi Hosseini And Alirezaz Called Ye Ahang Bezar Beraghsim

دانلود موزيك ويدئو جديد اشكين 0098، مهدي حسيني و عليرضاز به نام يه آهنگ بذار برقصيم

Download New Music Video By Ashkin0098, Mehdi Hosseini And Alirezaz Called Ye Ahang Bezar Beraghsim